آیه 78 سوره نمل
<<77 | آیه 78 سوره نمل | 79>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
(ای رسول ما) خدای تو (در قیامت) میان اختلافات این مردم حکم خواهد کرد که او خدای مقتدر و داناست.
قطعاً پروردگارت [روز قیامت] به حکم خود میان بنی اسرائیل [در آنچه از امور دینی و معنوی اختلاف دارند] داوری می کند؛ و او توانای شکست ناپذیر و داناست.
در حقيقت، پروردگار تو طبق حكم خود ميان آنان داورى مىكند، و اوست شكستناپذير دانا.
هرآينه پروردگار تو به رأى خويش ميانشان قضاوت خواهد كرد، كه او پيروزمند و داناست.
پروردگار تو میان آنها در قیامت به حکم خود داوری میکند؛ و اوست قادر دانا.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«یَقْضِی»: داوری میکند. مراد در روز قیامت است. «بِحُکْمِهِ»: با قضاوت و داوری خود.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِنَّهُ لَهُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ «77»
و البتّه كه آن (قرآن) براى اهل ايمان، مايهى رحمت و هدايت است.
إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ بِحُكْمِهِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ «78»
بدون شك، پروردگار تو با حكم خود ميانشان داورى خواهد كرد و او صاحب قدرت و آگاه است.
فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ «79»
پس بر خداوند توكّل كن (و بدان) كه تو بر حقّ آشكار هستى.
پیام ها
1- رفع اختلاف، نمونهى روشن هدايت و رحمت الهى است. لَهُدىً وَ رَحْمَةٌ ... إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي
2- ايمان، سبب دريافت رحمت الهى است. «رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ»
3- خداوند پيامبرش را دلدارى مىدهد. «إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي»
4- قضاوت، از شئون ربوبيّت الهى است. «إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي»
5- حكمهاى الهى، مخصوص ذات مقدّس اوست، زيرا جهل و ترس و غرائز و حوادث در او اثر ندارد و صد در صد عادلانه است. «بِحُكْمِهِ»
6- در قضاوت، علاوه بر عدالت، علم و قدرت نيز شرط است. «يَقْضِي بَيْنَهُمْ بِحُكْمِهِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ»
7- توكّل بر خداوند، يكى از شرايط موفّقيّت رهبر است. «فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ»
8- توجّه به حقانيّت راه و تلقين آن، انسان را در برابر حوادث زودگذر بيمه مىكند. «إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ»
9- مخالفان پيامبر، بهانهجويى مىكردند، وگرنه راه او ابهامى نداشت. «إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ»
جلد 6 - صفحه 455
10- توكّل بر خداوند تنها در مسير حقّ معنا و ثمر دارد، نه در مسير باطل. «فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ»
11- رهبر بايد به حقّانيت راهش ايمان داشته باشد. «إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ بِحُكْمِهِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ (78)
بعد از آن بيان حكم اختلاف آنها را فرمايد:
إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ: بدرستى كه پروردگار تو حكم فرمايد ميان اهل اختلاف از بنى اسرائيل و ميان كسانى كه اختلاف نمايند در دين روز قيامت، بِحُكْمِهِ: به حكم خود كه عدل است يا به حكمت و مصلحت خود. وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ: و او است غالب كه حكم او را رد نتوان نمود، دانا به حقيقت آنچه حكم فرمايد و به حقيقت حكمت آن؛ يا عزيز است در انتقام مبطلين، و عليم به فضل ميان ايشان و محقين.
تنبيه: آيه شريفه آگاهى است به دو امر: 1- آنكه حكم، خاصه ذات سبحانى است، پس نافذ نيست حكم غير؛ و مىرساند هر ذى حقى را به حقش، مؤمن و مطيع را به درجات و ثواب، كافر و عاصى را به دركات و عقاب. 2- آنكه وعده فرموده مظلوم را به دادرسى از ظالم و انتقام از او بر وفق عدل و داد و قسط.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلى بَنِي إِسْرائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ (76) وَ إِنَّهُ لَهُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ (77) إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ بِحُكْمِهِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ (78) فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ (79) إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ (80)
وَ ما أَنْتَ بِهادِي الْعُمْيِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلاَّ مَنْ يُؤْمِنُ بِآياتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ (81) وَ إِذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كانُوا بِآياتِنا لا يُوقِنُونَ (82)
جلد 4 صفحه 164
ترجمه
همانا اين قرآن خبر ميدهد به بنى اسرائيل بيشتر آنچه را آنها در آن اختلاف ميكنند
و همانا آن هدايت و رحمت است براى مؤمنان
همانا پروردگار تو داورى ميكند ميانشان بحكمش و او است تواناى دانا
پس توكّل كن بر خدا همانا توئى بر حق آشكار
همانا تو نميشنوانى مردگانرا و نميشنوانى به كران ندا را چون برگردند در حاليكه پشت كنندگانند
و نيستى تو راه نماينده كوران از گمراهيشان نميشنوانى مگر آنانرا كه ميگروند بآيتهاى ما پس ايشان منقادانند
و چون واقع شود وعده حق بر آنان بيرون آريم براى آنها جنبندهاى از زمين كه سخن گويد با آنها آنكه مردم بودند كه بآيتهاى ما يقين پيدا نميكردند
تفسير
خداوند متعال در مقام اثبات اعجاز قرآن فرموده كه بيشتر اختلافات يهود و نصارى را در معارف و احكام و غيرها قرآن بر طبق تورية و انجيل رفع و حل مينمايد در صورتى كه آورنده آن مراجعه بكتب آسمانى ننموده و درس نخوانده و از كسى غير از خداوند علمى نياموخته مانند اختلاف يهود در پيغمبرى كه بشارت بآن در تورية داده شده كه آيا يوشع است يا غير آن و در شأن عزير و حدّ زناى محصنه و امثال اينها و اختلاف نصارى در شأن عيسى عليه السّلام كه آيا پسر خدا است يا شريك او و در شأن مريم و روح القدس يا اختلاف آن دو در آنكه حضرت ابراهيم يهودى بوده يا نصرانى كه خداوند بوجه احسن حقيقت اين امور را در قرآن بيان فرموده بطوريكه ملزم شدند و اين دليل واضحى است كه آن كتاب خدا و آورندهاش پيغمبر او است چون چنين علم و احاطهاى براى چنين بشرى بدون وحى الهى عادتا ممكن نيست پيدا شود و آنكه موجب هدايت و مزيد رحمت و نعمت است براى اهل ايمان چون نفعش بايشان و اصل ميشود و خداوند حكم ميكند بحق و عدل و حكمت ميان بنى اسرائيل و غير آنها در قيامت و او توانا است كسى نميتواند تخلّف از حكم او كند و دانا است نميشود اشكالى بحكم او كرد و داد مظلوم را هر وقت باشد از ظالم ميستاند و حق را از باطل ممتاز
جلد 4 صفحه 165
ميفرمايد پس توكّل كن اى پيغمبر و واگذار امر خود را بخدا و از كسى بيم نداشته باش كه تو بر حق واضح و آشكار مستقرّ و بر قرارى و محق احقّ بتوكّل بر حق است و ملول و متأثر مباش از آنكه نصايح و مواعظ تو در آنها مؤثر نميشود چون شيطان روح ايمان را از آنها گرفته و در گوش آنها پنبه غفلت گذارده و تو نميتوانى بمردگان و كرانى كه فرار از شنيدن مواعظ ميكنند مطالب حقه را بشنوانى آواز تو بگوش آنها نميرسد و از آن بهرهمند نميگردند با آنكه از حق معرض و رو گردانند و گوش شنوا و دل بينا ندارند و تو نميتوانى كورانى گم گشته از راه را كه نميخواهند وارد در جاده شوند هدايت براه است بنمائى فقط تو ميتوانى بشنوانى حقايق را و بفهمانى رموز و دقائق را بكسانيكه گوش شنوا و دل بينا داشتند و ايمان آوردند بآيات ما پس منقاد و مطيع اوامر و نواهى تو شدند بعد از آنكه اقرار بتوحيد ما و نبوّت تو نمودند چون معرض از حق نبودند و بديده انصاف نظر كردند و تصديق نمودند و يسمع الصمّ بياء و رفع الصم و تهدى العمى نيز قرائت شده است و چون وقت موعود پاداش اعمال آنها برسد و حكم الهى بعذابشان صادر گردد بيرون ميآوريم براى آنها جنبنده مهيبى از زمين كه با آنها سخن گويد يا آنها را مجروح نمايد چون تكلمهم بتخفيف لام نيز قرائت شده تا اعلام نمايد بآنها شقاوت و استحقاقشان را براى عذاب چون آنمردم بقول انبيا و اوليا اعتماد ننمودند و يقين پيدا نكردند بآيات الهى كه موجبات سعادت و شقاوت آنها را مبيّن مينمود لايق و قابل آنند كه حيوانى از زمين بيرون بيايد و با آنها سخن بگويد تا يقين بفساد عقايد و اعمالشان پيدا كنند و اين بمنزله پيش اگهى باشد براى حضورشان در محشر و دخولشان در جهنم و اهانت و تحقيرى از آنها در مقابل اعراضشان از ذكر و رو گرداندن از بيانات انبيا و اوليا مناسب بعمل آمده باشد آنچه ذكر شد از ظاهر آيه شريفه بنظر حقير رسيده است ولى اقوال و اخبار از عامّه و خاصه در اين باب بسيار است و چون فى نفسه مختلف و با ظاهر آيه مخالف بود و با ذوق سليم وفق نداشت حقير از نقل آنها و تحقيق در هويّت دابّة الارض و احوال آن صرف نظر نمودم و احتمال ميدهم مراد از وقوع قول حكم الهى بموت آنها باشد و مراد از دابّه حيوانيكه مولّد از ملكات و اعمال
جلد 4 صفحه 166
ناشايسته آنها است كه بصورت مناسب خود با آنها سخن ميگويد كه من عقايد و اعمال شمايم كه بايد در عالم برزخ با شما محشور باشم و آنها را اذيت و آزار مينمايد و اللّه اعلم بحقيقة الحال و بعضى انّ النّاس بكسر همزه قرائت نمودهاند و اينجمله را كلام دابّه دانستهاند كه خداوند نقل بمعنى فرموده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّ رَبَّكَ يَقضِي بَينَهُم بِحُكمِهِ وَ هُوَ العَزِيزُ العَلِيمُ (78)
بدرستي که پروردگار تو قضاوت ميفرمايد بين آنها بحكم خود و او است عزيز و دانا.
قضاوت بين دو نفر که مخالف يكديگر هستند حق و باطل محق و مبطل حق را تشخيص ميدهد و بر طبق آن حكم ميفرمايد و اينکه در باب مرافعهجات بايد قاضي مجتهد عادل جامع الشرائط امامي باشد و او حكم دهد و اما مرافعه نزد غير او حرام است و حكم آن باطل است و عمل بآن حرام است راوي خدمت حضرت باقر (ع) مشرف شد عرض كرد دو نفر از مواليان يعني شيعه اختلاف پيدا كردند در دين يا ميراث و اينکه مطالبه دين ميكرد و مديون منكر بود يا مطالبه ارث ميكرد و ديگري منكر بود و رفتند نزد قاضي عامه و او حكم داد حضرت فرمود حكم طاغوت است و حرام است گرفتن و لو محق باشد عرض كرد پس تكليف چيست بچه نحو بايد قطع و فصل نمود حضرت فرمود
«انظروا الي رجل منكم عرف احكامنا و نظر في حلالنا و حرامنا فاجعلوه حكما فاني قد جعلته حاكما و اذا حكم بحكمنا اتبعوه فان رد عليه بحكمنا استخف و الراد عليه كالراد علينا و الراد علينا كالراد علي اللّه و الراد علي اللّه في حد الشرك باللّه»
است و از اينکه حديث استفاده ميشود که حكم غير مجتهد عادل جامع الشرائط باطل است و حكم طاغوت است و امروز قضيه بر عكس شده حكم مجتهد نافذ نيست و حكم حاكم
جلد 14 - صفحه 185
جور متبع است در قرآن ميفرمايد فَإِن تَنازَعتُم فِي شَيءٍ فَرُدُّوهُ إِلَي اللّهِ وَ الرَّسُولِ- الي قوله تعالي- يُرِيدُونَ أَن يَتَحاكَمُوا إِلَي الطّاغُوتِ وَ قَد أُمِرُوا أَن يَكفُرُوا بِهِ- الايه (نساء آيه 59 و 60) حتي گفتند محق ميتواند تقاص كند ولي نزد حاكم جور و بحكم آن حرام است مگر راه استفاده حق منحصر باشد خداوند فرداي قيامت بين موحد و مشرك، كافر و مسلم مخالف و مؤمن، ظالم و مظلوم، مطيع و عاصي، حق و باطل حكم ميفرمايد إِنَّ رَبَّكَ يَقضِي بَينَهُم بِحُكمِهِ وَ هُوَ العَزِيزُ العَلِيمُ.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 78)- و از آنجا که گروهی از بنی اسرائیل در برابر حقایقی که قرآن باز گو کرده بود باز مقاومت به خرج دادند و تسلیم نشدند، در این آیه میافزاید: «پروردگار تو میان آنها (در روز قیامت) به حکم خود داوری میکند، و او توانا و داناست» (إِنَّ رَبَّکَ یَقْضِی بَیْنَهُمْ بِحُکْمِهِ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْعَلِیمُ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم